در پی سفر اقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران برای هفتمین بار در طول مدت ریاست جمهوری خود و ایراد سخنانی میخواهد خود را در کانون توجهات قرار داده و به همگان بقبولانت که فقط این جمهوری اسلامی ایران است که خیر و صلاح جهان را میداند و کشورهای دیگر در بیراه گام می نهند و از سیر سیاسی و دستهای پنهان در پشت وقایع جهان بی خبر هستند. البته اینبار هم اقای احمدی نژاد دست خالی به سازمان ملل نرفته اند و جبیهای خود را مملو از گفتارهای و شعارها و پیشنهادها کرده اند که از این پیشنهاد ها میتوان به نام گذاری دهه اینده به دهه مدیریت مشترک جهانی اشاره کرد.
اقای احمدینژاد، روز سه شنبه در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، خواستار جایگزین شدن اداره جمعی جهان به جای مدیریتِ به گفته او "غیردمکراتیک و ناعادلانه جهان" شد.
وی همچنین گفت جهان نیازمند نظمی فراگیر و البته انسانی و عادلانه است تا در پرتو آن حقوق همگان تامین و امنیت و صلح پایدار برقرار شود.
رئیس دولت دهم پیشنهاد داد که سازمان ملل دهه آینده را "دهه مدیریت مشترک جهان" نامگذاری کند.
اما در اینجا پرسشی پیش می اید که ایا شما اقای احمدی نژاد تا چه حد توانسته اید در کشور خود به این اشعار ( انسانیت ، عدالت، رعایت حقوق همگان و تامین امنیت ) جامعه عمل بپوشانید، که اکنون خواستار عدالتی جهانی و همه گیر هستید.؟
رئیس جمهور ایران روز پنجشمه 2010.9.23 در پی سخنانی جنجالی در مورد حملات 11 سپتامبر بخشهای از دولت امریکا را مسبب وقوع این حمله برای نجات اقتصاد رو به زوال امریکا و همچنین نجات دولت اسرائیل و اقدام به این عمل برای سیطره بر خاورمیانه دانسته و تمام جهان گواه و اگاه بر امر دانسته است وی همچنین به سازمان ملل پیشنهاد داده است که سازمان ملل درباره ۱۱ سپتامبر یک گروه حقیقت یاب مستقل تعیین نماید تا بعدها عدهای اظهار نظر درباره آن را ممنوع نکنند.
او همچنین اعلام آمادگی کرد که ایران سال آینده میزبان کنفرانسی برای بررسی شناخت تروریسم و راه های مقابله با آن باشد و این در حالیست که دولت آمریکا ایران را یکی از بزرگ ترین دولت های حامی تروریسم می داند.
اقای احمدی نژاد در دفاع از برنامه هستی جمهوری اسلامی ایران اضهار کردند که ایران همواره آماده گفتگوی اتمی با قدرت های بزرگ بر اساس "احترام وعدالت" بوده و تاکید کرد: "روشهای مبتنی بر بیاحترامی به ملتها ، مدت هاست که کارآمدی خود را از دست داده است."
در اینجا پرسشی که میتوان از اقای احمدی نژاد نمود این است که اگر دولت ایران در مواضع خود در مورد برنامه هسته ایش صادق و شفاف عمل کرده است از چه میترسد و چرا همکاری تمام و کمال با سازمان ملل انجام نمیدهد و همچنان با شعار کاربرد صلح امیز هسته ای میخواهد خود را مبرا از هرگونه اهداف غیر صلح امیز نشان دهد. در همین رابطه اقای باراک اوباما در سخنان خود دراین اجلاس تاکید کرد که راه حل دیپلماتیک مشروط به این است که ایران تعهد "روشن و معتبر" خود نسبت به صلح آمیز بودن مقاصد هسته ای خود را ثابت کند.
در این اجلاس اقای احمدی نژاد علت ناتوانی سازمان ملل، ساختار ناعادلانه آن دانسته و خواستار لغو امتیاز وتو است
ایشان علت ناتوانی سازمان ملل را ساختار ناعادلانه آن دانست و با بیان این که در چند دهه گذشته همواره حداقل یکی از اعضای دائمی شورای امنیت در یک طرف مناقشات بوده است، گفت: با امتیاز وتو قدرت اصلی در شورای امنیت متمرکز شده و رکن اصلی یعنی مجمع عمومی به حاشیه رفته است.
اقای احمدی نژاد با بیان این که وقتی قاضی و دادستان خود یک طرف دعوا هستند، چگونه میتوان انتظار کارآمدی داشت، تصریح کرد: آیا در بحث هستهای اگر ایران دارای امتیاز وتو بود، مواضع شواری امنیت و مدیرکل آژانس همینگونه بود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: با آشکار شدن ناکارآمدی مدیریت و ساختارهای موجود، اکثریت دولتها و ملتها خواستار تغییر اساسی و اجرای عدالت در مناسبات جهانیاند.
ایشان با تاکید بر این که ساختار سازمان ملل باید به گونهای اصلاح شود که همه دولتها و ملتهای مستقل در مدیریت جهانی مشارکت سازنده و فعال داشته باشند، خواستار لغو امتیاز وتو شد و گفت : مجمع عمومی باید بالاترین رکن، دبیر کل مستقلترین فرد و تمام مواضع و اقدامات او با تایید مجمع عمومی و در جهت عدالت و رفع تبعیض باشد.
دکتر احمدی نژاد با بیان این که جمهوری اسلامی ایران پیشنهادات روشنی دارد و آماده مشارکت سازنده و فعال است، گفت: پیشنهاد می شود طی یک سال و در یک نشست فوق العاده، مجمع نسبت به اصلاح و نهایی کردن ساختار سازمان اقدام نماید.
اما اقای احمدی نژاد این را فراموش کرده اند که در کشور ایران نیز همین سیستم که ایشان خواستار ان هستند نه تنها پیروی نمیشود بلکه تنها یه شخص تمام تصمیمات را اتخاذ میکند و مجلس ، شورای نگهبان و دیگر بخشها عملا در پیشبرد سیاستها و کشور داری عملا هیچگونه نقشی ایفا ننموده و تنها سازمانها و نهادهای سمبلیک میباشند.
پیش از شروع نگاهی کوتاه به تاریخچه مختصر از دریاچه اورمیه می اندازیم . تا بدانیم چرا باید در حفظ و نگهداری دریاچه ارومیه بکوشیم.
دریاچه ارومیه به دلیل داشتن ارزشهای اکولوژیک و منحصر بهفرد، در سال 1346 بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست ایران، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره 63 شورای عالی در سال 1354 به عنوان پارک ملی ارتقا یافت.
همچنین در سال 1356 بر اساس مصوبات «MAB» (انسان و کره مسکون) به عنوان یکی از مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیست کره در سطح جهان به ثبت رسیده است.
این دریاچه با تمام جزایر آن در سال 1354 به عنوان یکی از تالابهای بینالمللی در کنوانسیون رامسر ثبت و از سوی مؤسسه بینالمللی تالابها به عنوان یکی از مهمترین مناطق مهم پرندگان انتخاب شد.
در حال حاضر، در این دریاچه 27 گونه پستاندار، 212 گونه پرنده، 41 گونه خزنده، هفتگونه دوزیست و 26گونه ماهی زیست میکند.
دریاچه ارومیه دارای 102 جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان ذخیرهگاه طبیعی جهان به ثبت رسیده است.
.اگر چه دریاچه ارومیه همیشه یک سری دورهای تناوبی طبیعی داشته است اما در سال های اخیر این نوسانات روندی منفی را پیموده است و متاسفانه سطح دریاچه با توجه به سد سازیهای (حدود 40 سد و بند بر رودخانههای حوزه آبریز دریاچه ساخته شده اند) انجام شده بر سر راه رودخانههای منتهی به دریاچه و مصرف بی رویه اب در زارعت ( پایین بودن بازده آبیاری کشاورزی) ، اب شرب شهری ( اسراف بیش از حد) و افزایش دما و کاهش باران طی 5 سال گذشته در پدیده خشک شدن دریاچه سهم بسزایی داشته اند. با توجه امار اعلام شده دریاچه عمدتا در شرق و جنوب شرقی 40 درصد و ارتفاع آن حدود 4 متر کاهش یافته و اخیرا در بخش های شمالی نیز روند کاهش اغاز شده است.
بر کسی پوشیده نیست که تاثیر خشک شدن دریاچه اورمیه برروی اکوسیستم منطقه مخرب و غیر قابل جبران میباشد به طور مثال بالا رفتن شوری آب دریاچه ( بدون در نظر گرفتن خروارها مواد سمی و فلزات سنگین) باعث میشود آرتمیا ( جانوار بومی دریاچه ارومیه) قدرت تولید مثل خود را از دست داده و کاهش آرتمیا در دریاچه موجب میشود که نسل فلامنیگو که غذای اصلیاش آرتمیا است در معرض خطر قرار گیرد که همین امر خطر کاهش تنوع زیستی این اکوسیستم بینظیر را افزایش دهد. از سوی دیگر اگر فرض را بر خشک شدن کامل دریاچه ((با توجه به گستره و وسعت دریاچه اورمیه)) قرار دهیم ، ورزش بادهای حاوی نمک به سمت شهرها و زمینهای کشاورزی اطراف دریاچه میتواند تخریب ساختمانها و خودروها و همچنین غیر قابل کشت شدن زمینهای کشاورزی را به دنبال داشته باشد که مسلما هزینههای سنگینی رابر جامعه متحمل میسازد.
با توچه به اینکه مسئولان بر این امر واقف بوده و از خطرات خشک شدن دریاچه اگاه هستند. متاسفانه میبینم به جای چاره اندیشی به اظهار نظر و ارائه تئوریهای گوناگون اکتفا میکنند و تاکنون نیز به پیشنهادهای منطقی و طرح های به صرفه و قابل اجراء کارشناسان و مسئولان استان (در حالی که انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه از سوی استاندار وقت، معاون عمرانی استاندار آذربایجان شرقی و تعداد دیگری از کارشناسان و مسئولان به شدت پیگیری می شد) بها نمیدهند.
البته برخی از کارشناسان و محققان نیز تاکید بر باروری دریاچه ارومیه توسط دریاچه خزر و ازاد سازی اب ذخیره شده 40 سد و بند موجود بر رودخانه های حوزه ابریز دریاچه واقع در استانهای اذربایجان شرقی و غربی و کردستان شده اند.
اگر چه مسئولان استانداری از سازمانهای محیط زیست، آب منطقهای و جهاد کشاورزی خواستار تشکیل کمیته ویژه بحران دریاچه ارومیه شده اند، اما برخی از مدیران و مسئولان به جای چاره اندیشی، به فکر ایجاد فرصتهای رویایی برای افزایش بازده اقتصادی از این معضل هستند که در این میان میتوان به مدیر امور دام معاونت بهبود تولیدات دامی سازمان جهاد کشاورزی، اقای مهندس منوچهر باغبان حقی به فکر پرورش شتر افتاده اند، اشاره کرد. مسئولان محیط زیست نیز به سهم خود به دادن قول پیگیری، احساس مسئولیت و نظارت بیشتر اکتفا نموده اند. لازم به یاد اوریست که آقای رضا رحمانی نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی با در جریان قرار دادن رئیس محیط زیست کشور برای مقابله با خشک شدن دریاچه ارومیه و طرح موضوع از سوی رئیس محیط زیست کشور در جلسه هیئت دولت، به محیط زیست سه ماه فرصت داده است تا طرح پیشنهادی خود را ارائه دهد.
از سوی دیگر سازمان اب منطقه ای نیز با ضرب العجل یک ساله از سوی سازمان حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی مکلف به ممانعت از حفر چاههای غیرمجاز و برداشتهای غیرقانونی از آبهای سطحی و زیرزمینی شده اند. که این خود جایی پرسش است که چرا بعد از سالها به این فکر افتاده اند که باید اقدام نماییند و اینکه چقدر در این راستا موفق خواهند بود.
در پایان باید بر این نکته تاکید کرد که با وجود تمام هشدارها و
اخطارها تاکنون هیچ گام مثبتی برای جلو گیری از خشک شدن و یا حتی کند نمودن روند
خشک شدن دریاچه ارومیه صورت نگرفته است.
تصاویر زیر خود گویایی ابعاد این فاجعه هستند